[توي ماشين، مادر راننده، بچه وسط و خاله كنارش]
بچه: حرومزاده يعني چي؟ جرمي به من ميگه تو حرومزادهاي!
[مادر نگاه كوتاهي به بچه و خواهرش مياندازد]
خاله: معنياش اينه كه مامان تو وقتي تو رو بهدنيا آورد هنوز ازدواج نكرده بود.
- همچي چيز مهمي نيست!
- چند سال بعد ميفهمي كه خيلي هم باحاله!
[مادر با تبسمي شيرين به كودك نگاه ميكند]
خاله ادامه ميدهد: ممكنه يك گروه هم درست كني، اسمش رو هم بگذاري پسر حرومزاده!
- ميتوني باهاش دخترها رو تحت تاثير خودت بذاري، همه حرومزادهها هم براي تو كار ميكنند.
- تو باحالترين حرومزادهي دنيا هستي، من ميدونم!
بچه: واقعا؟!
[مادر گل از گلش ميشكفد]
بچه: حرومزاده يعني چي؟ جرمي به من ميگه تو حرومزادهاي!
[مادر نگاه كوتاهي به بچه و خواهرش مياندازد]
خاله: معنياش اينه كه مامان تو وقتي تو رو بهدنيا آورد هنوز ازدواج نكرده بود.
- همچي چيز مهمي نيست!
- چند سال بعد ميفهمي كه خيلي هم باحاله!
[مادر با تبسمي شيرين به كودك نگاه ميكند]
خاله ادامه ميدهد: ممكنه يك گروه هم درست كني، اسمش رو هم بگذاري پسر حرومزاده!
- ميتوني باهاش دخترها رو تحت تاثير خودت بذاري، همه حرومزادهها هم براي تو كار ميكنند.
- تو باحالترين حرومزادهي دنيا هستي، من ميدونم!
بچه: واقعا؟!
[مادر گل از گلش ميشكفد]
فيلم Sunshine Cleanig
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر