۱۳۸۹-۰۴-۱۶

عكس خاطره برآن‌گي‌ز

ديروز رفتم عكاسي يه عكس انداختم. همون موقع يكي اومد اونجا و گفت: يه عكس آلبومي مي‌خوام بگيرم.
خب! چيز عجيبي نبود ولي من به اين فكر كردم يعني مي‌شه مثلا فلان سال ديگه يكي بياد و بگه: يه خاطره‌ي خوب مي‌خوام تو ذهنم ثبت كنيد. و بعد طرف يه فرم بهش بده تا جزئيات خاطره رو بنويسه. وقتي از اونجا مياد بيرون واقعا اون خاطره‌‌ي كوفتي تو ذهنش هست!
نمي‌دونم اين كار چه اهميتي داره و اصلا  داشتن خاطره اين‌قدر باارزش هست يا نه؟ ولي حداقل فايده‌اش اين بود كه تا وقتي عكاس اومد منو سرگرم كرد.

پ.ن1: اگر اين چنين تكنولوژي[؟!] به وجود بياد فكر كنم خيلي‌ها انواع و اقسام خاطره‌ها با جنيفرلوپزها و آنجليناجولي‌هاي اون‌موقع خواهند داشت.
پ.ن2: احتمالا بعد از مدتي كه در اين زمينه زياده‌روي مي‌شه(مخصوصا در ايران)، دولت طرح توزيع عادلانه‌ي خاطره، طرح هدف‌مندسازي خاطره‌ها  ويا مثلا طرح سهميه‌بندي خاطره‌ها رو به اجرا مي‌ذاره.
پ.ن3: طبق موادي از طرح توزيع عادلانه‌ي خاطره؛ بايد همه از حق يكسان در داشتن خاطره و بودن در خاطرات بهره‌مند بشوند. مثلا مادربزرگ دختر همسايه به‌اندازه‌ي دختر همسايه بايد در خاطرات مثلا سـ‌ كـ ‌‌سـ‌ ـي حضور داشته باشن.
پ.ن4: عكاس اومد...

هیچ نظری موجود نیست: